معنی شهری ییلاقی در شمال شرق تهران

فارسی به عربی

شمال شرق

منطقه شمالیه شرقیه


شرق

شرق، مشرق

فارسی به آلمانی

لغت نامه دهخدا

ییلاقی

ییلاقی. [ی َی ْ / ی ِی ْ] (ص نسبی) منسوب به ییلاق: هوای ییلاقی، خانه ٔ ییلاقی. (یادداشت مؤلف):
کاکل از مه شد عذار ساقیان سردمهر
آب و آتش بر رخ گلهای ییلاقی فشاند.
مسیح کاشی (از آنندراج).
رجوع به ییلاق شود.


شرق شرق

شرق شرق.[ش َ رَ ش َ رَ / ش َ ش َ] (اِ صوت مرکب) نام آواز زدن سیلی های سخت پیاپی. نام آواز کوفتن در بسختی و پیاپی. (یادداشت مؤلف). رجوع به شَرَق و شرغ شرغ شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

ییلاقی

آدغری هواری

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

شهری ییلاقی در شمال شرق تهران

2507

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری